روز اول که این وبلاگو میساختم یه لحظه پشیمون شدم اما شرایط طوری بود که نشد. هدفم از ساختن این غم آباد چیزی بود وحالا نیست.
وقتی میام اینجا حس عجیبی دارم. دلم میخواد داد بزنم وبگم اما نمیشه
بعضی وقتا دلمو میزنم به دریا ومیگم برمو... اماخیلی چیزا دستو پامو بسته.هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی از این بابت گله کنم.همیشه بااطمینان در موردش حرف میزدم.امااین قضیه بهم ثابت کرد هیچ صد درصدی تو دنیا وجود نداره.
تازه فهمیدم آه دل شکسته چه جوری میگیره...تازه فهمیدم هر اتفاقی یه دنیا فلسفه پشتشه.
اما هیچوقت نفهمیدم چرا ماآدما اینطوری امتحان میشیم.
هر کس به اندازه ی ظرفیتش امتحان میشه وخدا خواست نشونم بده چقدر ظرفیت بالایی دارم...
اما همیشه اینو میگم که این انصاف نبود.
ما آدما مثل حلقه های زنجیر بهم وصلیم.اینو راحت میشه فهمید با یکم توجه به اتفاقات اطرافمون.
خیلی چیزا رو ساده میگیریم وخیلی چیزارو سخت.تازه میفهمم وقتی به ما گفته شده از اتفاقات خوب خیلی شاد نشو واز اتفاقات بد خیلی ناراحت یعنی چی چون تو این دنیا هیچ چیز همیشگی نیست.
تو یادداشتهام شاید از این حرفا زیاد بنویسم اما با نوشتنشون آروم میشم.روح ناآرومم میدونم که یه روزی آروم میشه.برام دعا کنید
سلام دوست عزیز
وب خوبی داری و معلومه که هر روز بهتر میشه
دیدم بد نیست دعوتت کنم تا دو تا مطلب آخر وبلاگمو ببینی و بخونی
مطمئنم ازشون استقبال می کنی... البته امیدوارم
یکس راجع به تبادل لینک با یه سایت و اون یکی راجع به همکاری با همون سایت هست
منتظرتم
salam khobin?be weblogaye man sar bezanid
itmon.blogsky.com
softshop.blogsky.com
setarefars.blogsky.com
ye matlab jadid gozashtam be esm goshi mobil raygan.
age goshi raygan mikhaye hatman bekhonesh. age mayel be tabadol link hasti khabaram kon.mamnon
سلام.آلما جان تو این دنیا یک سری اتفاقات هست که به نظر من تو زندگی هر کسی باید اتفاق بیافته تا یچیزایی رو بفهمه.بنابراین هرچند نمی دونم چی شده ولی زیادم ناراحت نباش!
دوست خوبم منم خیلی چیزارو فهمیدم اما واسه فهمیدنش نمیدونم چرا این اتفاق باید میافتاد.بازم میگم انصاف نبود