ای کاش با تو میموندم
ای کاش از تو میخوندم
ای کاش لحظه هام بوی تورو داشت
ای کاش ای کاش
عشقت عشق دنیامه
عشقت شوق فردامه
عشقت ای کاش غم توی قلبم نمیذاشت
ای کاش ای کاش
ای وای قلبم بی تابه
ای وای چشمام بی خوابه
کاش بامن بودی هرشب
هرجا مهتاب مهتابه
دیروز اصلا حال خوبی نداشتم.قبل ازاینکه برم سر کلاسم رفتم پیش بابام.لعنت به این حس لعنتی.بعد از اینکه از کافی نت برگشتم راهی دانشگاه شدم.تو راه داشتم زیارت پائولوکوئلیو رو میخوندم.نفهمیدم کی رسیدم.
تو دانشگاه دوباره................................................................................................... .
دیگه حالم از دانشگاه بهم میخوره.
هفته پیش مناظره بود.خوشم اومد حال هرچی بسیجی...گرفته شد.
امیدوارم دورشون تموم شه هرچه زودتر.
من به آغوش زمین نزدیکم
نبض گلها را میگیرم
آشنا هستم با سرنوشت تر آب
عادت سبز درخت
روح من در جهت تازه اشیا جاریست
تو رنجه بودی زدیدن من ولی سفر را بهانه کردی
مرا در این غم زپا فکندی اسیر آه شبانه کردی
به روزگاران چوعندلیبی به یاد رویت ترانه خواندم
به وقت رفتن به تیر غم ها گلوی مارا نشننه کردی
اگر زدستم به جان رسیدی وگر محبت زمن ندیدی
مرا ببخشا خطا زمن بود تو ای پری رو خطا نکردی
نشانی ازما دگر نجویی بهانه بس کن چرانگویی
که رنجه بودی زدیدن من ولی سفررا بهانه کردی