غم آباد

دلم برای کسی تنگ است که چشم های قشنگش را به عمق آبی دریای واژگون میدوخت

غم آباد

دلم برای کسی تنگ است که چشم های قشنگش را به عمق آبی دریای واژگون میدوخت

نمیخوام

به تو که نگاه میکنم...یادداستانی که به تازگی تو مجله خوندم می افتم... 

امیدوارم به آخرش نرسه. 

چرا

وقتی دیگه چاره ای نداری داد میزنی... 

وبعدش میگی ببخشید... 

و من... 

داد میزنم...بعدش میگم ببخشید. 

من و تو!!!! 

چراشدیم ما؟؟؟

جهانی

به اقوام و ملل جهان حسادت نکن/عنقریب است که تو هم جهانی شوی

گل من

کرورها سال است که گل ها خار میسازند/و با وجود این کرور ها سال است که بره ها گل ها را میخورند 

آنوقت هیچ مهم نیست آدم بداند پس چراگلها واسه ساختن خارهایی که هیچ وقت خدا به دردشان نمیخورداینقدر به خودشان زحمت میدهند؟ 

جنگ میان بره ها و گلها هیچ مهم نیست؟ 

اگر من گلی را بشناسم که تو همه دنیاتک است... وجز تو اخترک هیچ جای دیگر پیدا نمیشه 

 و ممکنه یک روز صبح یک بره کوچولو/مفتو مسلم 

بی اینکه بفهمد چکار دارد میکند/به یک ضربه/پاک از میان ببردش چی؟ 

 

 

 

من تورو اهلی کردمو/غافل از اینکه خودم اهلی شدم 

امروزباتوگذشتوحسرت یک لحظه مال من بودن...

دپسرده ام